کسی در من،
کسی که هیچ رنجی با او غریبه نبود
از وقتی خودم را میشناسم
هفت هزار ساله است.
کسی در من،
کسی که هربار سرسختانهتر
نمیگذارد هیچ افتخار پوچی تباهاش کند
شانزده ساله است.
و سن و سال معمولی زندگیهای انسانی
هیچ حلقهای به تنهام اضافه نمیکند.
همیشه هفت هزار ساله بودهام
ولی در گذر از وسوسهها و رسواییهای عالم
سرسخت و یاغی
باید
شانزده ساله بمیرم.