شعر ۹، کتاب زیرین | خوان خلمن

پاهایت
بر شب می‌گذرد
به ظرافت
باران را می‌گشاید
روز را می‌گشاید

از تو هیچ نمی‌داند مرگ
پای پاهایت
سبزه سرزده‌است و
سایه‌ای‌ست
آن‌جا که دریا
از تهی می‌نویسد.

برگشت به بالای صفحه