حرارتی که اندیشه را ویران میکند
اندیشناک خود را ویران میکند.
نور،
در بوسههایت میلرزد
و معبر را متوقف میکند
زمان را متوقف میکند،
در دوردستان
بوسهها را میگشاید
و سبزه را در دل سوزان
به جا مینهد.
باران
از پرندهای بیدار میشود
که دریا را انتظار میکشد
در دریا.