چون دستهای از پرندگان
خود را در تو فرو میریزم.
و همه عشق است و
همه جادوست،
همه قبالاست.
تنات زیباست
چنان چون فروغ خاک،
که روز را
و شب را، به اعتدال
اندازه میکند.
وصال آسمانهای میان دو سرپناه،
ارتفاع همه چیزی و چمان میخزی
بر خاک شگرف نامزدی.
شب، روز میشود
چون تو هستی
زنانه و کامل
میان بازوانم
انگار دو عالم همزاد
در یک اختر.