کناره گرفته از کنارت،
جهانِ تازهی کنارت را کشف میکنم:
جزایرت را
چنان چراغهایی
با ظلمتی که میرود و میآید
در زمان.
در صدایت
رنجور
از من
دریا فرو میریزد.
کناره گرفته از کنارت،
جهانِ تازهی کنارت را کشف میکنم:
جزایرت را
چنان چراغهایی
با ظلمتی که میرود و میآید
در زمان.
در صدایت
رنجور
از من
دریا فرو میریزد.