شعر ۹، شب پلنگ | کلارا خانس

حالا سراغ شعر‌های مدفون را می‌گیرم
که بی‌شک برایم‌ به‌جا گذاشته‌ای
پیش از آن‌که به راه افتی.
نشانه‌های مقدس را جستجو می‌کنم
پنجه‌ی حک شده در سنگ
و صدایی نشسته در ساحل مه…

برگشت به بالای صفحه