خبرهای اون‌ورِ آب| کریستینا پری روسی

خاله آنخلا هر بار که به ما سر می‌زنه
حالتو می‌پرسه.
من خودمو به اون راه می‌زنم.
بش می‌گن طفره رفتن؟
گربه از پنجره پرید و
گم و گور شد
مسائل گربه‌ها
مسائل آدم‌ها.
یخبندون همه‌ی درختا رو سوزوند
فقط یه درخت لیمو زنده موند
تک و تنها وسط طوفان.
گفتن که با ژنرال جدید
همه چی عوض می‌شه،
ولی اگه چیزی فرق کرد
فقط بدتر شد.
خاروبار فروش سر کوچه مرد
سکته یا گرفتگی رگ
ننه‌ ماروخات هنوز واریس داره و
خواهرت زخم معده.
از خودم می‌پرسم که اون‌طرفام بارون میاد؟
هر از گاهی اختلاف ساعت رو حساب می‌کنم،
مسائل نیمکره‌ها.
ما رو یادت نره
که خیلی دوستت داریم.

 

شعر از کریستینا پری روسی، ترجمه‌ی محسن عمادی

* این شعر از کتاب «اقلیم تبعید» ترجمه شده است. کریستینا، در نتیجه‌ی دیکتاتوری نظامیان در اروگوئه، به ناچار قدم در جاده‌ی تبعید نهاد.​

یک یادداشت

فرستادن یادداشت ناممکن است.

برگشت به بالای صفحه