شکستخورده | لندیها از باران و بوسه / لندیها حالا که يارم شکستخورده از جنگ بازآمده، چارهای ندارم جز اينکه بوسهای که به او دادم را پس بگيرم. نوشتهی قبلیدستات را به من بده | لندیها نوشتهی بعدیدر تاریکی | لندی