در این روزِ هُرم گرما | لدو ایوو

در این روزِ هُرم گرما، چشم به راهِ برف‌ام. همیشه در انتظارش بوده‌ام. بچه که بودم خاطرات خانه‌ی مردگان را خواندم و برف را دیدم که می‌بارید بر استپ‌های سیبری در پالتوی پاره‌ی فئودور داستایوفسکی. برف را دوست دارم چرا که برف نه شب را از روز جدا می‌کند و …

برگشت به بالای صفحه